صامتانه

24. ما مدافعانِ معترض

یاحق


نجفی و کشتن همسرش

داماد شریعتمداری و بالا کشیدن کلی پول

ریخته گران و محاکمه نشدنش بعد از این همه مدت

تحریم اسنپ با دو ماجرای نزدیک به هم و درگیری راننده و مسافر بر سر حجاب و قانون

برخورد تند پلیس با دختران شل حجاب و توهین های دو طرف

و

و

و


هرکس چیزی میگوید و تیتری میزند.

عده ای اعتراض میکنند و برخی دفاع.

در میان مخالفان و مدافعان، از هر طیفی دیده میشود.

با ادبیات مختلف و رویکردهای متفاوت.


یکی میگوید اعتراضتان پایه های نظام را شل میکند

و دیگری میپرسد نظام با اعتراض به اینان به خطر می افتد یا با چسباندن اینان به نظام؟


با موجی که به راه افتاده به همان اندازه که نگرانم، امیدوارم

نگران از جوگیری عده ای با آینده ای نامعلوم

و امیدوار به آینده ای که در آن جوانان خوش فکر و متعهد زمام امور را به دست گرفته اند...


پی نوشت:

یک جانبه گویی مشکلی است که گریبان گیر گفتمان ها شده است...

و فکر میکنیم هرقدر تندتر نقد کنیم و بیشتر طرف مقابل را بکوبیم و صدایمان را بالاتر ببریم، حرفمان حق تر است!


پی نوشت2:

در این باره مطالب دیگری خواهم نگاشت ...

اما من فکر میکنم مشکل یک جای بزرگتریه . مثل کودکی که اسباب بازی رو میخواد  اما والدینش براش نمیخرن. کل روز رو لج بازی میکنه و کار های زیادی برای جلب توجه انجام میده تا نشون بده ناراحته .
این هم یکی از گزینه های قابل تامله.

تا نشون بده نارحته.
تا بگه با نادیده گرفتن ها و سرکوب کردن هاتون نمیتونید کاری از پیش ببرید.
و بگه من حق انتخاب دارم و زیر بار زور نمیرم.

ولی مشکل از اونجایی شروع میشه که شخص با دین مخالفتی نداره اما چون میبینه یکسری آدم مغز بسته خودشون رو چسبوندن به دین و از این راه کسب اعتبار میکنن و تا حرفی بهشون زده میشه میگن شما ضد دین و ضد نظام و ضد انقلابید، برای اینکه اعتبار طرف رو از بین ببرن میرن سراغ همون دین و نظام و انقلاب...

راه حل درست چیه؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan