یا حق
" روزی به شخصی گفتند تا شب باید 100 درخت را قطع کنی،
آن شخص از صبح با تبرش شروع کرد به قطع کردن درختان و تا ظهر 40 درخت را قطع کرد،
تبر داشت کل تر میشد و مرد خسته تر، اما دست از تلاش برنداشت و با تلاشی بیش از پیش ادامه داد و تا شب 20 درخت دیگر را قطع کرد . . .
و هنگامیکه از او پرسیدند چرا تبرت را تیز نکردی؟ گفت وقت نداشتم . . ."1
بیایید این داستان را تحلیل کنیم . . .
یا حق
" روزی به شخصی گفتند تا شب باید 100 درخت را قطع کنی،
آن شخص از صبح با تبرش شروع کرد به قطع کردن درختان و تا ظهر 40 درخت را قطع کرد،
تبر داشت کل تر میشد و مرد خسته تر، اما دست از تلاش برنداشت و با تلاشی بیش از پیش ادامه داد و تا شب 20 درخت دیگر را قطع کرد . . .
و هنگامیکه از او پرسیدند چرا تبرت را تیز نکردی؟ گفت وقت نداشتم . . ."1
بیایید این داستان را تحلیل کنیم . . .
حکایت ما هم گاهی میشود حکایت همین مرد و تبر کل شده و وقت کم . . .
اینکه گاهی در زندگی پیش می آید که از کارهایمان عقب می افتیم و نمیتوانیم به هیچکدام برسیم شاید مصداقی از این امر باشد . . .
من فکر میکنم نشناختن اولویت ها و تشخیص اوجب و واجب و مهم و مهمتر در کارهایمان علاوه بر تحلیل رفتن انرژی، خیلی جاها باعث نرسیدن به "نتیجه مطلوب" است . . .
نمیگویم باعث نرسیدن به "هدف" میشود زیرا ایمان دارم ما انسان ها به اندازه وُسعِمان توان داریم و وظیفه2 و مامور به انجام تکلیفیم نه نتیجه!3
و همین "انجام تکلیف" به بهترین نحو، خودش رسیدن به "نتیجه مطلوب" است که البته ابتدا باید تکالیف و وظایف خود را بشناسیم و از میان آن ها مهم ترین را تشخیص دهیم، در غیر این صورت باز هم آن نتیجه مطلوب را کسب نخواهیم کرد . . .
شاید این مرد بخاطر تلاش و پشتکارش قابل تحسین باشد، اما مساله چیز دیگری است!
علت نرسیدن به نتیجه دقیقا همین بود!
اگر میتوانست در آن لحظه به اهم(تیز کردن تبر) پی ببرد، قطعا نتیجه بهتری میگرفت، اما چنین نشد . . .
جدای از این اهم و مهم ها، شاید بتوان تحلیل دیگری از این ماجرا داشت!
گاهی ما نیاز داریم یک جایی بنشینیم به محاسبه اعمال و کارهایمان و بشناسیم ضعف هایمان را تا بتوانیم برطرفشان کنیم . . .
دقیقا همان کاری که آن مرد انجام نداد . . . محاسبه!
شاید اگر دقایقی مینشست به بررسی و کمی فکر میکرد، وقت را بهانه خوبی برای تیز نکردن تبر انتخاب نمیکرد!
میخواهم کلی تر بحث کنم . . .
ما آدم ها هر جا که باشیم نیاز داریم تبر خود را تیز کنیم برای ادامه راه . . .
و این تیز کردن تبر میتواند همان فاصله استراحتی باشد که پس از 45 دقیقه مطالعه باید به خودمان بدهیم،
یا یک مسافرت کوتاه پس از روزها کار بی وقفه . . .
یا همان محاسبه و بررسی نقاط ضعف
یا همان تشخیص اهم و مهم
یا شاید هم این تبر تیز کردن مشورت باشد با بزرگان اهل خِرَد!
که چند دقیقه مشورت باعث میشود در آینده پشیمان نشوی و با عقل آنان شریک شوی. . .
1. داستان دقیق رو نمیدونم، اما حدودا همین بود . . .
