یاحق
اینکه میگویی من آدم انعطاف پذیری هستم و این سکوتم در برابر دیگران هم جزئی از همین انعطافم است، به این معنا نیست که واقعا آدم انعطاف پذیری هستی و بقیه هم پذیرفته اند که سکوتت در برابر دیگران به معنای بزرگواریت است!
وقتی میگوییم من انسان انعطاف پذیری هستم، دقیقا بعدش میگوییم نسبت به...
همین "نسبت به..." مشخص میکند من کلا و دربرابر هر موضوعی و تا به آخرین درجه از خود انعطاف به خرج نمیدهم و عقب نشینی نمیکنم!
چرا؟ چون من اصولی دارم که برایشان ارزش قائلم و خط قرمزهایی دارم که از آنها عبور نخواهم کرد و اعتقاداتی دارم که برایم مقدس اند.
اصلا همین داشتن اصول و عقاید و خط قرمزهاست که شخصیت ما را میسازد و شان و منزلتمان را تعیین میکند!
در غیر این صورت اگر میبینیم کلا در هر زمینه ای میتوانیم با همه موافق و همراه باشیم و در برابر هر شرایطی سکوت کنیم و هم در ظاهر و هم در باطن خم به ابروی مبارک نیاوریم، اینجا کار از انعطاف گذشته و تنها عبارت "تزلزل شخصیت" میتواند توصیف گر احوالاتمان باشد!
و برای اینکه از این شرایط خارج شویم عمیقا نیاز داریم تا مطالعه و تحقیق و مشورت کنیم و مواضع خود را آگاهانه انتخاب کرده تا اعتماد به نفس و عزت نفس از دست رفته خود را بازیابیم.
پی نوشتانه:
باری به هر جهت بودن مساوی نیست با انعطاف پذیری!
سنجاق شود به: تفاوت و تعادل