صامتانه

20. فکر کن و بجنگ

یاحق


دارم فکر میکنم.

به همان چیزهایی که به خاطرشان دچار شدم به این حال و احوال.

به این سکون که سلول به سلول وجودم را وادار به ترحم و اعتراض کرده.

این توقف...

این رکود...


میرسم به دو ویژگی که باید بدستشان بیاورم.

یا اگر روزی داشتمشان، امروز باید دوباره بازیابمشان، بالفعلشان کرده و با تمرین تقویت شان کنم...

همان دو ویژگی سرنوشت ساز که هرکس داشته باشدشان دیگر شکست و موانع برایش معنایی ندارد...


روحیه جنگنده داشتن

و

فکر کردن.


فکر کردن برای یادگیری، شناخت، تحلیل کردن

فکر کردن برای فهم خود، حقایق این جهان و موجوداتش

فکر‌کردن برای پیدا کردن بهترین راه در شرایط کنونی اطراف و وضعیت موجود درون خود


و روحیه جنگنده ای که تاب دوام آوردن این مسیر طولانی و سخت را داشته باشد و طعم شیرین آرامش و خوشبختی را بچشد...

جنگیدنی که تو را در مقابل زمین خوردن ها بلند کند، در مقابل سختی ها مقاوم کند و روز به روز قوی ترت کند...


فکردن و جنگیدنی که به تو هدفی میدهد و نگاه ثابتی به آن هدف.

شکست شاید بخوری اما تسلیم، هرگز!


بی توجه به تاکید دیگران بر نرسیدنت، برای رسیدن تلاش میکنی.

چرا که پشتوانه راه تو فکری است حساب شده:)


26 فروردین 98

23:26


امیدوارم به زودی زود برات محقق بشه
چون میفهمم سکون چقدر زجرآوره و عذاب دهنده

ممنونم یاسمن بانو.

اندکی صبر، سحر نزدیک است :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan